انگار زمان حافظ هم دعوای ژن‌های خوب رونق داشته که حافظ تیکه می‌اندازد:

تکیه بر جای بزرگان نتوان زد  

مگر اسباب بزرگی همه آماده کنی

 

می‌خواهم مقایسه‌ای کنم و نتیجه‌ای.

حکایت آن ۲۳ نفر را که شنیده‌اید، ۲۳ نوجوان که حزب بعث هرچه می‌کند نمی‌تواند از آنها علیه امام و انقلاب حرفی بگیرد، آن را هم نشنیده باشید، خاطرات مقاومت بزرگ‌مردان این نهضت مقابل شکنجه‌ها در زندان‌های ساواک و بعث به قدری هست که به گوش هر کداممان یکی خورده باشد.

حکایت اعتراف‌های منافقین در ابتدای انقلاب که مدتی است از تلویزیون پخش می‌شود را هم ببینید و بشنوید؛

در کمال صحت و سلامت همه نشسته‌اند دور هم و مثل مجری و گزارش‌گر به قدری خوب توضیح می‌دهند و به جنایات و باطل بودن خود اعتراف می‌کنند که ساعتی متحیر می‌مانی که این بساط فیلم است یا واقعیت!

همچنین حکایتی هم مدتی بعد از ۸۸ رخ داد و جماعتی در کمال صحت و سلامت چنان اعترافاتی می‌کردند که ملت متحیر بودند به اینها چه قرصی خورانده‌اند، همان قرص‌هایی که بعد از پخش اعترافات "مهدی هاشمی" در تلویزیون، "آقای منتظری" به "آقای ری‌شهری" می‌گفت: شنیده‌ام چنین قرص‌هایی دارید که متهم‌ها وقتی می‌خورند، هرچه می‌خواهید اعتراف می‌کنند!

 

برخی‌ها را تا یک پِخ کنی جایشان تر است، اما کسی چون خمینی با نفس خود ساخته‌ و بزرگش که عمری با دستان خالی وسط  میدان مبارزه بوده‌است، قسم جلاله می‌خورد که والله من تا حالا نترسیده‌ام!

 

شاید فکر کنید می‌خواهم بگویم مثلا آن ۲۳ نفر چون مؤمن بودند مقاومت داشتند و آن جماعت هم چون باطل بودند مقاومت نداشته‌اند؟ هم بله و هم خیر!

 

همیشه بزرگان و اولیاء واقعی یک قوم و جماعت چه بر حق و چه بر باطل دارای نفوس قوی و بزرگی بوده‌اند،

قرآن حکایت جالبی می‌گوید: وَ لَوْ أَنَّ لِکُلِّ نَفْسٍ ظَلَمَتْ ما فِی الْأَرْضِ لاَفْتَدَتْ بِهِ وَ أَسَرُّوا النَّدامَةَ لَمَّا رَأَوُا الْعَذاب‏»

شماری از جهنمیان که همان اولیاء طاغوت باشند وقتی عذاب حول‌انگیز آخرت که همه حاضرند همه چیز خود را فدا کنند تا از آن نجات یابند را می‌بینند، باز هم پشیمانی خود را پنهان می‌کنند.

واقعا اینها ولو اهل باطل و عذاب هستند، اما چه نفس‌های قوی‌ای دارند که مقابل عذاب حول‌انگیز الهی هم پشیمانی خود را پنهان می‌کنند!

 

وقتی به تاریخ نگاه می‌کنیم تقریبا همیشه آن پادشاهانی که سختی‌های قیام و مبارزه را چشیده‌اند و اولین پادشاه سلسله خود بوده‌اند ولو که بر باطل و ظلم بوده‌اند اما حکومت‌هایی مقتدر را شکل‌داده‌اند و همه بدبختی آن‌ها از پادشاهان بعد آغاز شده است، از نسل‌هایی که بزرگی‌‌شان اجاره‌ای بوده است.

 

کلام را کوتاه کنم و اما الغرض.

⁉️ اگر از من بپرسی اصلاحات چرا در دوره و این مجلس همه هستی‌اش را از دست داد؟

 

می‌گویم: چون فکر کرد اگر آدم‌های ضعیف النفسی را با لیست دادن و تَکرار می‌کنم» و مهندسی انتخابات و. به پاستور و مجلس ببرد با یک عده ضعیف النفس و بله قربان‌گو حیاتش ادامه پیدا می‌کند، اما نمی‌دانست که بُن می‌برد!

 

⁉️اگر از من بپرسی سلفی‌گرفتن مجلس و لبخندهای و ظریف از کجاست؟ وضعیت اقتصاد و معیشت فعلی از کجاست؟

 

باز داستانم همین است.

 

⁉️و اگر از من بپرسی بعد از این چه؟

 

می‌گویم: اصول‌گرا و اصلاح طلب ندارد باز داستان همین است مگر اسباب بزرگی همه آماده کنی»

 

.


مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها